متفرقه های (٢)

ساخت وبلاگ

تولدم را جشن نگیر
بیا
تاریکی ام را فوت کن ...

▓ اسفند ٩۵
..............
ستاره ها مدام
گله های بیات می کردند
و من
یک گوشه
سجاده ام را
ـ که از نمازهای یک بار مصرف پاک نمی شد ـ
به دست دعاهای بُنجل
سپرده بودم
و به این فکر می کردم
که فردا چگونه
زالو به جانِ غروبِ خونیِ خورشید بیندازم .
▓ آبان ٩۶
..........
و تو مثل جلد قرآن
پُر بودی از بوسه های من
و من سال های سال است
که دکمه ی افتاده ی ابر را به تو داده ام
و تو امانتدار خوبی نبوده ای
چاک گریبان ابر ، تقصیر توست ...
▓جمعه ٢٣ بهمن ٩۴
..........
پاک کن
به پشت کلمه های من
کیسه می کشد
و کاغذ
به کف سیاهکاری های من
سنگ پا
و تراش
مدام
به داد پوست انداختن های مدادم
می رسد
و حالا چند روزی می شود
که تخیلم
که با زیر شلواری
برای شعرم به خرید می رفت
مرا نمی شناسد .
▓ دی ماه ٩٧

احمد آذرکمان
http://shereno.com/69700/63189/558752.html

نگاهی به یک بیت از حافظ...
ما را در سایت نگاهی به یک بیت از حافظ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahmadazarkaman1358 بازدید : 61 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 3:10